آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: ... [عضو] 

5 stars

کــاش مَن دیگــَری بودمــــ ….
مــی نشستمــ روبِـروی خـودَمـــ
ســر تــا پـــا گــوش مـی شدَمـــ
تــا ببیَمـــ حـَرفـــ حسابَمــــ
چیستــــ؟
کاش می شد ک دل باور کند!!!
یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ،

بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش…..
انتظارتون ان شاالله تلخ نباشه ب شیرینی نوشته هاتون باشه :))

1396/10/15 @ 21:51

پاسخ از: . . . ماریا . . . [عضو] 

ان شاء الله… تو لطف داری به من عزیزم…

1396/10/16 @ 13:46

نظر از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام ماریا جانم
داری منو می ترسونیااااا …. واقعاً میخوای بری ؟
من امیدوارم سال دیگه یا حتی سالهای بعد تو رو ملاقات کنم … از الان دلم تنگت شده !

1396/10/13 @ 17:12

پاسخ از: . . . ماریا . . . [عضو] 

سلام عزیزم. این پست ربطی به رفتن نداره :)
ممنوووونم به من لطف داری خانم.
هستم فعلا…اما قول نمیدم اگه همایشی بود حضور داشته باشم :)

1396/10/13 @ 19:14

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام
می دونم ربط نداشت … اشتباهاً برای این پستت نظر گذاشتم … معذرت

1396/10/14 @ 08:24

پاسخ از: . . . ماریا . . . [عضو] 

سلاام :)
عه! :/
من فکر کردم این پست را خواندی فکر کردی در موردِ اونه …

هاهاها اشکالی نداره ؛)

1396/10/14 @ 08:39


فرم در حال بارگذاری ...

 
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند تمام تراوشات ذهن آدمی را به نمایش بگذارد . . . من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم باشد که رستگار شوم :) ***************************************** آمدم برای نام و نان بنویسم . . . دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است که به نان و نام فروخته شود . ”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم" ***************************************** " کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !" **************************************** ((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد. در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید خواهد شد.)) *********************************** ارتباط با من: aznoon.ta.ghalam@gmail.com
دربِ دیگرِ وبلاگ
شمارنده