“هوالرحمان”
دیشب هر آنچه قرار بود نوشته شد ،
حال چه خوب ، حال چه بد !
فقط ماند تایید و امضایش . . .
عجب به این عمر که چون ابر گذراست
میان این همه قدر ، چه باید ها که گرفته نشد
زبان لال شود اگر مقصر را غیر از خودش بداند!
قدر شده است میعادگاه بندگانی که یک سال
در خوشی و آسودگی روی گردانده اند و تنها امیدشان
شبیست که در های رحمتت به رویشان باز می شود .
انصاف نیست میان این همه عمر تنها چند شب محدود
تو را میخوانند؟!
قَدرِ تو قَدَر می کند تمام رحمانیتت را میان سرنوشت
بندگانت.
دیشب عده ای از تمام شدن مهلت بخشایششان زار
می زدند .
گویی به تو آنچنان که باید ایمان نداشتند !
چطور می شود رحمان بودن را یدک کشید
و آن اشک های سوخته از فراق را نادیده گرفت…
الْغَوْث را ما می گوییم
و تو خَلِّصْنَا را اجابت می کنی . . .
همان گونه که سُبْحَانَکَ بر لب داریم
پاکی منزهی را از در درگاهت طلب می کنیم
طاهر طهارت کننده است؛
مگر نه اینکه تو مطهر از تمام عالمی . . .
یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ
ربانیتت را می توان در رمضان لمس کرد
والسلام 19 رمضان 1437