“هوالمحبوب” بعد از چندماه جواب ازمایش های شازده کوچیکه از آلمان رسید. تمام این سال هایی که وارد زندگیمون شد، پاره ی تنمون شد، از مقابل چشم هام گذشت. همه ی اون برچسب ها و قضاوت هایی که می کردیم ش و نگران چیزهایی بودیم که همه ش بیخود بود و… بیشتر »
آرشیو برای: "اسفند 1400"
“هوالحبیب” احساس می کنم افسارم افتاده دست شیطان و هرجایی که می خواد می برتم. نه که کشون کشون ببره! نه… افسارو یه تکون میده و من بدون تقلایی راه میفتم و میرم دنبالش. می فهمی یعنی چی؟ می فهمی چه خاکی به سرم کردم؟؟؟ + من نمی… بیشتر »
“هوالمحبوب” عزیزدلم! شاید فقط اینجاست که میگم تویی محبوب… اومدم ناله کنم. ناله ای بس بیخود و بیجا. استرس دارم. بی نهایت استرس دارم و این لعنتی دست از سر من بر نمی داره. استرس کار استرس درس، زندگی … کاش یکی بیاد بزنه زیر گوشم… بیشتر »