“هوالمحبوب” سالِ پیش، همین روز، سراسر شوق بودم و هیجان. جوری که حتی نمی تونستم سر کلاس به استاد گوش بدم. هرچقدر عقربه های ساعت به زمان ارسال نزدیک می شد من قلبم با صدای عجیبی شروع به تپیدن می کرد. اینکه عاشق سوپرایز کردن بودم بی تاثیر… بیشتر »
کلید واژه: "ح.ر.ت"
“هوالمحبوب” حتما باید چهارتا کشیده محکم بخوری تا بفهمی دقیقا چه خبره و باید چیکار کنی. بعد بشینی به زار زدن و داد بزنی. داد. خیلی وقت بود که فریادِ بی صدا نداشتم. خیلی وقت بود. طبق معمول تمام کاسه و کوزه هارو شکستم سرِ خودش :) و با… بیشتر »