“هوالفاتح”
خدانگهدار امتحان ، سلام زندگی . . .
موضوع: "قلم نوشت"
“هوالمحجوب”
داشتم فکر میکردم که با شروع امتحانات و چشمک کتابهای غیر درسی
چندتا کتاب خوندم، به چیز عجیبی پی بردم !
من تو این سه هفته که امتحانات شروع شده
هشت جلد کتاب آنهم کتابهای با قطر زیاد مطالعه کردم
وجالبتر از اون اینکه خط به خط مطالعه کردم حتی
بخشی از کتاب را هم جا ننداختم یه بنده خدایی میگفت
این علاقه مطالعه ازاد صرفا برای فرار از درسه
ولی من میگم هرچقدر هم منطقی فکر کنیم
اول و اخر باید درس خوانده بشه هیچ فراری هم در کار نیست
از دیشب تا الان 300صفحه از کتاب خاطرات عزت الله شاهی را
خواندم به مناسبت ارتحال امام رحمة الله علیه شروع به خواندنش کردم
به احتمال خیلی زیاد فردا صبح این کتاب 800و اندی
صفحه ای تموم میشه و جالبتر از اون اینکه دوتا کتاب دیگه گذاشتم کنار
برای بعد از تمام شدن این کتاب تا شروع به خواندنش بشم!:)))))
خداکنه حداقل این موج احساسات کتابخوانی تا اخر تابستان
همراهم باشه ….!
“هوالشافی”
وقتی رفتی چه دلها که ماتم نگرفت،
گویی پیامبری از میان امتش رخت بسته بود . . . !
والسلام
(28شعبان 1437)
پ.ن: روز رفتنت برایم حکم رفتن یک معصوم دیگر را دارد … چقدر غمناک است
نباشی و ندیده باشی ولی مهرش را در دلت یدک بکشی …
“هوالمحبوب”
امروز در موزه عبرت، عبرت گرفتم که
دیگر پایم در اعتقاداتم نلغزد …
پی نوشت: معراج شهدای امروز شد معراج قلبم بسوی شلمچه . . .
“هوالشافی”
در نظر- بازی ما بی خبران حیرانند…؛
جمله را جایی خواندم بسی در وجودم رخنه کرد ؛ :)))))
گفتم در ورق های مجازی ام ثبت شود .
# لذت # قلم #دست نویس #عشق معبود
“هوالقادر”
چشمک زیبای کُتُب غیر درسی
در ماه امتحانات عجیب دلربایی میکند…!
“هوالمحبوب”
دیدم جان هايي که در کنار هم بودند
ولی روح هايشان فرسنگ ها دور از هم…
پ.ن: اِرَم سبز برایم تداعی ارم زرد داشت بهمراه غباری
از غربت ؛حضور شیطان عجیب در فضای بازی
سنگینی میکرد… فرار بر قرارترجیح دادن بِه
