“هوالمحبوب”
نگاه که میکنم تو را لبریز می شوم از شوقِ رسیدن…
هر لحظه نسیمی که در تو می وزد برایم عِطری از لبخندِ خدا به ارمغان می آورد !
چه شد که انقدر عزیز شدی!؟ چه شد یاذَاالجَلالِ وَالاِکرام در تو جای گرفت!؟
چه شد که یُعطِی الکَثیرَ بِالقَلیل در تو خلاصه شد!
در تو بود که حوالیِ کعبه عِطری از بهشت بلند شد و حوریان به کعبه فرود آمدند.
در تو بود که علی علیه السلام آمد.همان یار نبی ص اصلا علی آمد که نبی تنها نباشد
علی آمد برای مونسی فاطمه …برای عشق ورزیدن به این دو.
علی آمد بشود تک تک لحظات فاطمه …اصلا علی آمد تا جهانی را حیران خود کند.
وصفش سخت است به کلام نمی گنجد …ولی همین بس که علی در تو آمد !
حال مگر می شود این نباشی.تو منتخبی برای همه خوبی ها …
در تو می شود مگر خوب نبود می شود مگر رحمانیت خدا را فراموش کرد
در تو می شود مگر ذکر نگفت یاد نکرد …
در تمام تو سریع الرضا بودنش می درخشد …
در تو نجواها هاست که به آسمان می رود…
تو ماه درخشانِ همه ی آرزوها شده ای ….
در تو فقط می شود دعا و نجوا کرد …!
کاش در میان ندای این الرجبیونت زبانم قفل نشود …کاش…
رجب دوست داشتنیِ من تو ماهِ تمام دعاهای منی…
رفتنت مرا غم است و بودنت مرا امید…
والسلام
(20 رجب 1437)