“هوالمحبوب”
شانزده آذر، دختری بود که چشم باز نکرده تصمیم گرفت حساب بانکی اش را خالی کند!
شانزده آذر، دختری بود که همه ی دیوانگی اش را در 16 اُم ریخت…
شانزده آذر، دختری بود که با کیسه هایی پر از خرید در خیابان قدم می زد و لبخند در
لبانش دیده نمی شد!
شانزده آذر، من بودم که با خریدهای زیاد حال دلم همچنان برخودش باقی ماند…
پایان.نوشت:
خدایی کی گفته خانما خرید کنن حالشون خوب میشه!؟؟ فقط اون یک نفر را به من نشون
بدید!!!!
من که از خرید و چرخیدن توی بازار بدم میاد و سخته.
خدا رو شکر امثال بامیلو و دیجی کالا اومدن کار رو آسون کردن!