“هوالقادر”
دوست که پس از مدتها یاد کرده گلایه میکرد که چرا حالی نمیپرسیدم ! گفتم که این شمارش
را نداشتم :/ معذرت خواهی کردم.
گفتم هنوزم هندی ؟! گفت : نه ! با تعجب گفتم پس کجایید !؟؟ گفت آمدیم سوءد !!!
همسرش کارشناسی اش را از هندوستان گرفته و حالا ارشدشو داره سوءد میخونه . . .
توی مترو بود و از خودش عکس انداخت و فرستاد یه لحظه کلی ذوق کردم انگار که خودم
اونجا باشم . دلم پرکشید سوءد .
می گفت برای تعطیلات کریسمس میرن لندن :/ گفتم نمیشه منم با خودتون ببرید !
کلی خندید :)))
پرسیدچه میکنی گفتم درس میخونم گفت ای وای تو تمام نشد درسات من دلم میسوزه
برات ول کن بابا زندیگتو بکن درس و میخوای چکار :/ .
حالا من بهش میگم حیفه اقاتون که داره میخونه توام پا به پاش بخون ! میگه ولم کن بابا
درس چیه :/ یعنی خوشم میاد داره کیف دنیا میکنه اصلانم فکر این نیست که درس بخونه یا
نخونه !!! آنوقت همسرش داره ارشد میگیره وخودش دیپلم !!! من بودم خودم و میکشتم
حداقل تا یه مدرکی به همسرم برسم نه اینکه بالاتر برم ! خوشم نمیاد از مرد بالاتر باشه
تحصیلاتم خلاصه دلمون حسابی قند آب شد با عکسایی که فرستاد .
خدایا ، انصافه ؟! این همه جاذبه تو دنیا داشته باشی و من نبینم و بمیرم !؟
اصلا یه لحظه به این فکر میکنم که توی دنیا این همه کشور رنگ و وارنگ هست و من ندیدم
معلومم نیست ببینم و احتمال اینکه بمیرم و نبینمم زیاده اصلا قلبم میخواد بایسته !!!
لله ان یه کاری بکن یه حرکتی بزن من ببینم و بمیرم !!!
باتچکر بنده پررو ات :)))