“هوالمحبوب”
هیچ آدمی از خوشبختی فرار نمی کنه!
پس کسی که جدایی را انتخاب می کنه انگشت اتهام نگیرید سمت ش که کم طاقته
یا دلیل ش مسخره س. در واقع همون دلیل برای ادامه ندادن به اون زندگی براش کافیه
و جدایی هم به معنای شکست نیست. یک آدمی چندین سال کنار یک آدم دیگه س و
مدتها باهاش رابطه داره. رابطه ای که از نظر شرعی درست نیست و عرف هم خیلی
کم و سخت می پذیرتش در مقابل یک آدمی هم با کسی هست که هم از نظر شرعی
و هم از نظر عرفی رابطه ش قابل پذیرش و حلالُ طیبه! حالا کدوم یکی از این رابطه ها
قبیحه؟! که جدا شدن ادم دومی زشت و بد جلوه بده و جدا شدن اولی و رابطه ی اولی
نه!
جدایی واقعا به معنای شکست نیست. اتمام یک رابطه س. مثل همه ی رابطه هایی که
وجود داشته و الان دیگه نیست. طلاقی که حلال خداست را قبیح نکنیم تو چشم بقیه.
بالاخص در مورد خانم ها.
ما حتی توی استفاده از احادیث هم از اونور بوم افتادیم. مثلا همین طلاق عرش خدارو
بلرزه در میاره. بله! بیایید فرض بر لرزش عرش بگذاریم. اما آیا اذیت شدن و زجر یک
آدم مومن عرش خدارو به لرزه در نمیاره؟! یعنی یک نفر تمام عمر خودش را صرف یک
انتخاب نادرست کنه که مبادا عرش به لرزه در بیاد. عرش به لرزه دربیاد درست! پس
چرا خدا طلاق و جدایی را گذاشت!!؟؟
نمی دونم. قرار نیست من اینجا غلو کنم. فقط خواستم بیام بگم که اون بنده خدایی که
داره از یک رابطه که قطعا با عاطفه و علاقه شروع شده و حالا بنا به هر دلیلی دیگه ادامه ش
ممکن نیست را تحت حرفهای این چنینی زجر ندیم. چون همون آدم توی همون موقعیت
هزار فکر داره و این حرفها تنها عذاب وجدان و مقصر دیدن خودش را فراهم می کنه. بار اون
درد و غصه ای که اون لحظه داره به کنار. رفتارها و نصایح دایه های مهربان تر از مادر هم از
طرف دیگه، داغونش می کنه.
خلاصه کلام: انقدر دیگران را سیبل افکار خودتون نکنید و خیال هم نکنید شما دانای کل هستید
و اون آدم هیچی از زندگی خودش نمیدونه!