ارسال شده در 28 مهر 1398 توسط . . . ماریا . . . در همکلاسی
“هوالمحجوب” چند ماهِ پیش مبصر پاچه خوارِ دبیرستانمون یهو زد به سرش که ما عتیقه هارو دوباره یجا جمع کنه! کسی هم نبود بهش بگه آخه جمع عجیب غریبِ ما چه گلی به سر مدرسه زد که حالا بعد اینهمه سال به سر خودمون بزنه. القصه از وقتی گروه زده شد.… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com