ارسال شده در 23 اردیبهشت 1399 توسط . . . ماریا . . . در روزمرگی
“هوالمحجوب” قبلا گفته بودم که چقدر وقت های سحر دلم میگیره. جوری که رسما چشمام می خواد مثل عزیز از دست داده ها اشک بریزه. هنوز پی به رازِ این قصه ی دردناک نبردم. فقط به ستوه اومدم. امروز نه تنها دلتنگی عمیقی روی سینه م حس می کردم. بلکه… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com