ارسال شده در 23 آبان 1396 توسط . . . ماریا . . . در دلتنگ نامه
“هوالمحبوب” اینجور مواقع دوست داشتم مرد بودم، مذکر بودم…بدونِ هیچ فکری می رفتم وقتی می بینم کاری از دستم بر نمیاد وقتی اخبار را می بینم… خیلی حالم بده خیلی… پ.ن: خیلی دوست دارم به خواهر بگم برو اونجا نیاز به دکتر و… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com