“هوالمحبوب”
حتما باید چهارتا کشیده محکم بخوری تا بفهمی دقیقا چه خبره و باید چیکار کنی.
بعد بشینی به زار زدن و داد بزنی. داد.
خیلی وقت بود که فریادِ بی صدا نداشتم. خیلی وقت بود.
طبق معمول تمام کاسه و کوزه هارو شکستم سرِ خودش :)
و با دادهایی که صدا نداشت خواستم. خواستم. ازش خواستم
مطمئنم که میده.. مطمئنم که جوابم را میده.. مطمئنم
+ خیلی سبکم. خیلی
++ اینکه کسی ناظر و شاهده. کسی که از هکه چیز خبر داره زخم آدم رو التیام می بخشه.
+++ بهش گفتم نمی گذرم. از اعماق وجودم با فریاد گفتم که نمی گذرم نمی بخشم. من!
منی که هیچوقت از نبخشیدن حرف نزدم. حالا گفتم نمی بخشم. شما عمق فاجعه و دردی
که به روحم گذاشته شده را بفهمید.