“هوالمحبوب”
باید بیاد دست بکشه روی قلبم و غبارش را پاک کنه. نفت تو فیتیله ی چراغش بریزه. باتری
لبخندهام را شارژ کنه… خلاصه اینکه خونه ی دلم را برقِ امید بزنه!
+ نمی دونم چمه! نمی دونم!
++ داره نزدیک به یک ماه میشه… یک ماهِ ناخوشی. حیف تابستانم. حیف…