ارسال شده در 20 اردیبهشت 1397 توسط . . . ماریا . . . در خوابگردی هایم
“هوالمحجوب”
دلم می خواست جای این آشفتگی در خواب، رویای خوبی رقم می خورد.
نه اینکه گیسو باشد، حاء باشد، دو شخص ناشناس باشند. برف باشد جاده
باشد. مسیرِ ناآشنا باشد. و کسی که مدام خودش را به من تحمیل کند!
آشفته بازاری شده است خوابهایم…
فرم در حال بارگذاری ...
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com