“هوالمحبوب”
* برای اولین بار کتاب صوتی گوش دادم “دختر شینا” راستش نمی توانم با کتابهای صوتی
کنار بیایم ، خوشم نیامد .
ا لبته این نوع کتابها برای کسانی که مشغول هستند خیلی خوب است در حین کار و انجام
وظایف می توانند گوش بدهند . به نظرم انگار قصه گوش میدادم تا کتاب. من دلم
می خواهد برگ های کاغذی کتاب را ورق بزنم . کلمه به کلمه را با چشمانم بخوانم
غرق در جملات بشوم اما این اصوات و موزیک پس زمینه خانم کتاب خوان این رویا پردازی
را برایم سخت کرده بود .
مخالفش نیستم ، فقط من نمی توانم با ان ارتباط برقرار کنم .
* پس از کلاس های آموزشی مادر ، برای اولینبار ماست زدم :))) حس کسی را دارم
که اتم کشف کرده است . D: