“هوالمحبوب”
امان از دست این زن ها ، امااااااااان
شب گذشته داشتم به لباس ها دقت می کردم ، حاضرم شرط ببندم که همه لباس ها بالای
500 تومان بود همه لباس ها . . .
حقیقتا در مخیله من نمی گنجد برای نشستن سه ساعته درتالار 600 .700 تومان پول لباس
بدهم تازه قیمت کفش هم جدا . . .
دختر لوس قصه ما لباسش را یک تومان خریده بود ! چیز خاصی درش ندیدم حتی کفش -
هایش هم که 500 تومان هزینه کرده بود اصلا جذاب نبود !!!
بعضی از خانم ها عادت دارند فقط بگویند فلان چیز را nتومان خریدیم ! و کلی کلاس بگذارند .
از همین قبیل خانم ها خواهر خود من ! همیشه مرکز خریدی می رود که خدا تومان قیمت
اجناسش است و بنظر من اصلا نمی ارزد ، یعنی قیمت با جنس و مدل همخوانی ندارد ولی
همیشه برایم جای تعجب دارد که چرا می رود آنجا بعدها فهمیدم گفتن اینکه از کجا خریداری
شده خیلی مهم است !!!
همه هم در عروسی یکپا عروس بودند !!! یعنی همه بلا استثناء شنیون و آرایش کامل :)
بنظرم اگر لباس عروس خاص - سفیدی - نبود دیگر عروس شناسایی نمی شد !!!
ارایش و از این قبیل هم که 200 .300 تومان آب میخورد . . .
پس نتیجه گیری اینکه هر خانم برای یک شب جشن ازدواجی که حتی خودش عروس نیست
معادل یک تومان ناقابل هزینه می کند که آن هم از جیب مبارک همسرجانشان یا پدرجانشان
می رود . . . جالب تر آنکه همان لباس 700.600 تومانی بعد از مراسم گوشه کمد خاک می
خوردو همان آرایش 200.300تومانی انتهای همان شب خوراک دستمال مرطوب و آب روان و
صابون و ژل شست و شوی صورت می شود. . .
تازه کسی هم یادش نمیاید مثلا فلانی چقدر زیبا شده بود !
در این یک مورد من پرچم خانم ها ناقص العقل هستند را بالا می برم !!!!