“هوالمحبوب”
دوم دبیرستان به بعد تمام تفکرم نسبت به سال جدید تغییر کرد. اینکه نیازی نیست همیشه
سال جدید تنم بوی لباس های نو را بگیرد. و یا اصلا تک تک خانه دوست و آشنا بروم و ماچ
و مبارک باد نثار کنم.
بدترین قسمت همین ها این است که هر سال دمِ این بازدید ها یادمان می آید مثلا در فلان
نقطه ی شهر با فلانی فلان نسبت را داریم! بعد هربار در شروع سال یک دیدار، بعدترش هم دیدار
بعدی موکول می شود به سال بعد! تا همین حد مسخره…
کاش به جای این سُک سُک کردن ها و نو کردن ها یاد می گرفتیم که دیدن همیشه محدود به
یک مناسبت نیست و نو کردن هم صرفا محدود به لباس گرفتن نیست!