“هوالمحبوب”
آخر مکالماتِ صد من يه غازش گفت: نور به قبر رضاشاه بباره مَرررررد بود.
من هم گفتم: ان شاء الله اون دنیا با شاه محشور بشی. (خنده)
بهش بر خورد!
گفتم: - چرا برمیخوره بهت مگه نمیگی خیلی مرد خوبی بوده پس چرا ناراحت میشی؟!
بحث را عوض کرد :)))
******
ميگه: مملکت منهدم شده.
ميگم: خب تو که ناراضی هستی يه بسم الله بگو از خودت شروع کن بعد از اطرافيانت!
میفرمایند: به من چه، من چه کارم اون بالایی باید يه کاری کنه!!!!
یعنی بعضی ها هم خدا را ميخوان هم خرما. هر چقدر هم بهشون بدی باز ناراضی هستن.