“هوالمحجوب”
کلِ مسیر هدفون به گوش در سکوت خیره شده بودم به رفت و آمد رباطهای
انسان نما . . .
تا از ماشین پیاده شدیم گفت : ماریا من پشت سرت حرف زدم گفتم الان که ماری
در سکوت است و هدفون به گوش یا دوباره زبان جدیدی میخواهد یاد بگیرد و
در حال گوش دادن است یا سخن رانی جذاب پیدا کرده و یا در حال یادگیری
فن رایانه ایست . . .
برای جوابش لبخندی دادم .
خبرنداشت که کل مسیر را یگانگی ناگفته در گوشم پخش میشد !!!!
وای خوب نیست ها
_______
پاسخ قلم :
الان کمتر شده چون وقت نیست ، ولی قبلن ها خیلی بود :)