“هوالمحبوب”
هر کاری زمانی دارد و هر زمانی مختص کاری است!
مثلا در جوانی باید استفاده تمام را برای رسیدن به کمال برد.
گشتن , خواندن,فهمیدم, درک کردن و . . .
همه و همه برای جوانی است .
یعنی ریشه آدمی در جوانی محکم می شود اگر خاک و کودش
را درست بدهی شاخه ای می دهد پر بار و زیبا و قوی که از هر
آفتی و گزندی در امان می ماند.
همه ی این پتانسیل جوانی باید تقسیم شود .
نیمی برای تعلیم و تربیت خود , نیمی برای تفریح و نشاط
نیمی برای تخلیه هیجانات ، نیمی برای تجربه کردن و . . .
اگر نصف یا حتی کمی از این تقسیمات به صورت درست
انجام نشود تا آخر عمر یک جایی از زندگیت می لنگد .
این لنگیدن کل شعاع زندگیت را در بر میگیرد و مثل یک
آفت ریشه و بنه ات را داغان می کند .
وقت ارزشمند است :
وَالْعَصْرِ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ
زمان مثل ابر گذراست نمی ایستد بگوید فلانی چرا ایستادی
چرا نارحتی چرا پا نمیشی چرا خوابیدی و . . . .
می رود پشت سرش را هم نگاه نمیکند .
نشود آخر وقتی به گذشته نگاه کردیم بگوییم حیف گذشت !
و جمله امان توام با حسرت باشد که از ما گذشت ما دیگر پیر
شدیم و. . .
پ.ن1: نمیدونم چرا اینا رو نوشتم . . . :)
پ.ن2: وقتی دیدید وقتتون داره فرار میکنه از دستتون
خودتون را اجباری در کاری بند کنید .
پ.ن3: گاهی فکر میکنم کسی که میاد اینجا و اینجا رو میخونه
در مورد شخصیت من چه فکری میکنه !
پ.ن4:باید چندتا کتاب درسی سفارش بدم تا شروع ترم به دستم برسه.
پ.ن5:فردا به احتمال فراوان برم باشگاه ثبت نام کنم :)