“هوالمحجوب”
راستش ، این برگشتن و خواندن انباری یک مورد ناراحت کننده و فاحشی را بمن
نشان داد که حتی خودم هم با دیدنش به خودم خندیدم ! یعنی از تعجب خندیدم!
آنهم غلط های املایی ام بود . . .
بله ! متاسفانه این یک مورد را نمی توانم بگذرم و از خودم متعجبم .
نمی خواهم بگویم املایم خیلی خوب است نه ! به هر حال پیش می آید که اشتباه
شود ولی غلط های املایی من در کلمات خیلی ساده و می شود گفت بدیهی رُخ
داده است .
و جالب اینجاست که هنگام دوباره خواندن متن برای درست کردن غلطهای جمله بندی
و ایضا غلطهای املایی اصلا متوجه آن اشتباهات فاحش نمی شدم .
حتی در تایپ هم همینطور حروف که جابجا می شدند و کلمه کاملا داغان می شد
متوجه این بهم ریختگی و اشتباه تایپ نمی شدم .
و متاسفانه هنوز هم همینطورم !!!!
اعتراف میکنم که آن اوایل وقتی کسی غلط املایی ام را میگرفت فوق العاده شرمگین
میشدم و از طرفی هم اندکی غرورم جریحه دار میشد .
وقتی دیدم این غرورم زیادی دارد قلقلکم می دهد تصحیح غلطهایم شیوه جدیدی
به خود گرفت !
آنهم اینکه مثلا بعد از تصحیح آن کلمه اینطور نوشته میشد : استثنا ( تصحیح شد
با تشکر از خانم یا اقای فلانی )
با این روند نشان میدادم که این کلمه را غلط نوشته ام کسی از خوانندگان تصحیحش
کرده است . باشد تا این غرور پررو بازی در نیاورد .
خلاصه اینکه اگر غلط املایی من را دیدید با رعایت عطوفت و مهربانی گوشزد کنید
تا تصحیح کنم و اگر هم گوشزد نکردید از منِ بی سوادِ حقیر بگذرید که سوادم به همین
اندازه است و خودم هم متعجبم از این غلط هایی که یک کودک چند ساله هم می داند
چطور بنویسدش .
من روم نمیشه به یکی بگم غلط می نویسه!!
یه بار البته گفتم