“هوالمحبوب”
مُحَرَم که میشد ، صدای اعتراض از حجم درس به گوشِ استاد میرسید .
استادِ آقا میگفتند : عزاداریِ حسین مستحب ، درس واجب !
حالا بین دو وجوب گیر کرده ام استادِ گرام . بینِ دو وجوب . . .
درس ، روزه !
حکمش چه میشود وقتی ضعف داری و چشمانت دو دو میزند . کلماتِ کتاب مثل مورچه
مقابلت رژه می روند و تشخیصشان سخت .
از طرفی دلت بشدت قرائت و ذکر بخواهد و از طرفی دیگر استرس امتحان درس 3واحدی
خر خره ات را سفت چسبیده باشد .
تو بگو خدایم واجب است یا درسُ علمِ این دنیایم ؟!
پ.ن: کلافه ام ، بشدت کلافه ام
پ.ن1: برنامه ریزیتان . . .
یه بار کلا امتحان دانشگاهی تو ماه رمضون دادم. با این که مسافر بودم اما باید روزه هم می گرفتم. کلا خدا رو شکر که پاس شد!
____________
پاسخ قلم :
خیلی سخته آقا مهدی واقعا سخته این اولین تجربه منِ تو ماهِ رمضان و امتحان . . . مخصوصا اینکه درسهای تخصصی و واحد بالا
تو این زمانِ . . . خداروشکر