“هوالمحجوب”
خواب پرنده دیدم ، گیر کرده بود خودش در آن دور دور دوستان برای گرفتنش ارام پر زد
آمد روی دستم نشست .
ذوق زده شدم . به طرف بیرون رفتم اما نپرید ماند .
چقدر دلم بچه گنجشک ها را می خواهد :) همانهایی که روی انگشت پاهایشان را محکم
میکردند و با هر تکان بال میزدند .
کاش دلم رضای این را میداد تا یک پرنده داشته باشم . اما مگر آدم دلش می آید پرنده ای
بال داشته باشد و جایش در قفس باشد ؟!