“هوالمحبوب”
در خواب پریسا را دیدم، مدرسه قدیمی مان را دیدم. داشتیم نیمکتی را که دوست داشتیم انتخاب
می کردیم برای نشستن! انگار قرار نیست خواب مدرسه و درس دست از سرم بردارد.
حالا باز جای شکرش باقی ست که دوران مدرسه ی داغونی نداشتم! اگر داشتم چقدر باید خواب
ميديدم!
چه خوابای شیرینی … کاش برای منم دنباله دار باشن :(