“هوالمحبوب”
به نظرم هیچ لذتی بالاتر از آن نیست که مقابل آینه یک خانم بایستد
موهای بلندش را روی شانه اش بریزد ، بُرِس به دست موهایش را آرااام تیمار
کند و بعد با دیدن موهای مرتبش لبخند روی لبش بنشیندُ زمزمه وار بزند زیر آواز . . .
توجه اش به سمتِ ناخن های رنگ شده اش که در آینه چشمک میزنند کشیده
شودُ از دیدن زیبایی اش برقی در چشمانش نقش ببندد .
انگار خدا هم با دیدن آن لحظات لبخند میزند . . .شک ندارم .