“هوالمحجوب"
صبح هايي که مجبور به بیدار شدن هستم و
شدیدا خوابم میاد تا آماده بشم این جملات ورد زبانمه:
لعنت به صبح! لعنت بمن! لعنت به هرچي درسه!
کی گفت پاشو برو درس بخون؟! که چی بشه اصلا
درس میخونی؟!
بی کار بودی ديگه بی کار بودی!!!
خدایا صبح چیه آفريدي آخه!
بعضی وقتها هم يه حرفايي میزنم به خدا
که بعد از هوشیاری علنن ميگم خدایا غلط کردم!!!
تو کاسه ام نذاري :/
اونارو ديگه نميتونم بگم. . .
یعنی یکی بیدار باشه من و تو اون حال ببينه
به یقین میرسه که عقلم را از دست دادم!
دقیقا مثل ور ورِ جادو ها تندتند زیر لب این
جملات تکرار میشه، مثل همین چند دقیقه قبل :)
مطالبتون بسیار زیباست واقعا آدم رو به فکر وا می داره ……
خدا قوت و موفق باشین.
______
پاسخ قلم :
لطف دارید بانو، ممنون از حضورتون :))))