“هوالمحبوب”
من: خانم فلانی بینیم را گِریم نمی کنید ؟!
آرایشگر : ماریاجان گِریم کنم چیزی از بینیت باقی نمی ماند !!!
( آنوقت غرق در کیفوریت می شویم :)))
*****
اتاق پرو دخترکی با لباس ملوسانه داشت خودش را برای مادرش لوس میکرد
مادر هم با آرامش با حرف هایش او را ناز میداد. . . یک لحظه دلم دخترکی خواست
از آنِ خودم . . . دخترها فرشته اند . . .