“هوالمحبوب”
دلم می خواهد با کسی در دوردستها مکاتبه کنم، هر روز هر هفته و یا هرماه
در یک زمان مشخص چشمان منتظرم را به در بدوزم و با هیجان انتظار
صدبار بمیرم و زنده شوم. . .
دلم می خواهد کسی را در دورترین نقطه دنیا داشته باشم که در سخت ترین و
زجراورترین لحظاتم دلم به وجودش گرم باشد.
راحت بگویم دلم یک همدمِ هفت پشت غریبه می خواهد که من را فقط برای
قلمم و نوشته هايم بخواهد. . .