“هوالمحبوب"
دلم می خواست امروز را روزه باشم، ولی انگار نميشه!
باید بریم قزوین نميشه هم تا اذان ظهر صبر کرد و بعد رفت :(
دوست داشتم واقعا روزه باشم اول رجب را. . .
چقدر من کم سعادتم خدا :(((
پ.ن1: خاله نامزد دوست به رحمت خدا رفت، با اینکه هفدهم جشن عروسیشون بود
دعا کنید هر چی صلاحه براشون پیش بیاد :(
طفلک دوستم. . .
پ.ن2: برای هم ارزوهای خوب خوب کنیم.
سلام خانوم خوبی؟
انشاءالله سال دیگه قسمت میشه ؛)
روزه ام، عصری ندونستم یه قاچ سیب خوردم :|||
خدا صبر بده…
___________
پاسخ قلم :
سلام ، الحمدلله :)
روزت قبول باشه. . .
اگه عمری داشتم ان شاء الله :)))