“هوالمحبوب”
ازدواج دو حالت بیشتر ندارد :
1- یا با کسی ازدواج میکنی که سطح فهم و اطلاعاتش از تو بالاتر است
2- یا با کسی ازدواج میکنی که سطع فهم و اطراعاتش از تو پایین تر است
در گزینه اول کاملا مشهود است که تو رشد میکنی و صد البته در راستای رشدت
آن فرد هم رشد خواهد کرد .
گزینه دوم باید تلاش کنی کسی که زیر دستت است را رشد بدهی که برای یک خانم
فوقِ مشکل است اینکار . تاثیری که یک اقا میتواند در خانم بگذارد به مراتب بیشتر
از خانم است . از هر ده تا شاید سه تا خانم تاثیر گذار باشند .
امیدوارم من از دسته اول باشم .
وقتی شنیدم برای خودش تولد گرفته شوکه شدم بیشتر از شوکه شدنم نوعِ تولدی
که گرفته بود ، بود .
فقط پسرها را دعوت کرده بود و البته خانم لوس را . . . بعد هم یک مهمانی مخلوط
که دوستانش هم حضور داشتند .
گاهی فکر میکنم چرا همسرش راضی است به اینکار ها اصلا چطور رضایت دارد خانمش
در جمع روسری بردارد و بولیز و شلوار -که البته اینجا مودبانه اش را مینویسم- بگردد .
مثلا وقتی حلقه نامزدی اش را به شاعر جان نشان میداد و شاعر بدون اینکه محرم و
نامحرمی را رعایت کند دستش را گرفته بود حلقه را نگاه میکرد !
اصلا برایم قابل درک نیست یعنی آن مرد یکذره هم در خونش غیرت نیست !
حالا با این تصور که در خانه اش مهمانی گرفته و تنها پسرهای جوان را و بعلاوه دختر لوس
را دعوت کرده مطمئنن مشخص است که چه مهمانی داشته !
بعضی اقایون از یک سیب زمینی هم بی رگ و ریشه تر اند .
بعد همین اقایی که خانمش از حد گذشته است به غزل عاشقانه و عسل گیر داده که شما
چرا ارایش میکنید ! در صورتی که این دو اصلا ارایش نمی کنند !!!!
اگر هم بکنند به حد و اندازه خانم او نیست !
خدا به او عقل عاجل بدهد !
مرسی ممنون، چون وقتی متن رو خوندم خیلی احساس بدی در من به وجود اومد همون احساس بد تناقض اینکه کسی در رفتارش حریمی برای خودش داشته باشه اما به کسی که محرم و حریم و حرمت براش مهم نیست جان بگه. بله چون خودم در چنین خانواده ای بودم حرف شما برام درک شدنی هست.
______________
پاسخ قلم :
عذر میخوام اشتباه از منه که نمیتونم دقیقا نسبت ها را بنویسم . بخاطر همین گاهی از شغل و حرفه هاشون ازشون یاد میکنم .
ممنون از درکتون