“هوالمحجوب"
چه ميشد الان بجای اینکه مضطرب
به فردا فکر کنم و یا به اینکه باید
سریع آماده بشوم تا کلاس دیر نشود
با یک حس آرامش خوب
در سرمایی که زمستان را به یاد می آورد
زیر پتوی نرمم جمع بشوم و چشمانم را
روی هم بگذارم و بدون هیچ فکری آرام
آرام به خواب بروم.
دلم دیگر درس نمی خواهد. . .
دلم آرامش می خواهد کجا می شود پیدایش
کرد؟!
آرامش دستانِ مادري ست
كه بدرقه ي راهت مي شود
زماني كه در امتداد كوچه اي
به گمانم گونه اي از آرامش همين باشدْ .
به گمانم ماريا بانو
_____________
پاسخ قلم :
مداد کوچک جان اصلا تمام ارامش های دنیا جمع شده است در مادر :)
ممنونم از حضورت جانِ دل