“هوالمحبوب”
این دختر حالمُ خیلی خوب می کنه. درگیری های ذهنی ش خنده میاره روی لب هام.
برخلاف افکارش که فکر می کنه پیچیده س خیلی موجود ساده و روییه :) و این لذت
هم صحبتی را برام بیشتر می کنه. چند وقتی هست که جز دوست -همون رفیق 20
ساله- با دوستای دیگه کانکت - خدایی فارسیش نمیاد تو ذهنم تا بگم- نمی شم.
کلا انرژی پیگیری کردن آدم ها و روابطم را ندارم. به مرحله ای از خنثا شدن رسیدم
برای همین اکثر دوستای دیگه م خودشون باهام تماس می گیرن و حالم می پرسن.
کمی کم لطف شدم توی روابطم و این کم لطفی هم سر حال و هوای این روزهامه.
امیدوارم بگذرم و عبور کنم هر چه زودتر..
خلاصه اینکه عبدالله هم مثل سید خودش تماس میگیره و مداوم باهام در ارتباطه.
قطعا فراموش نمی کنم این محبت و یک رنگ بودنُ :)