آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: رحیمی [عضو] 

سلام خواهر
شاخص شدن وبلاگتون رو تبریک عرض می کنم.

_____

پاسخ قلم :

سلام عزیزم، کادر سامانه به من لطف داشتن :) وگرنه ما عددی نیستیم

1395/12/13 @ 22:34

نظر از: رحیمی [عضو] 

5 stars

التوحيد عن أبي ذرٍّ :
خَرَجتُ لَيلةً من اللَّيالي فإذا رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَمشي وَحدَهُ و لَيس مَعهُ إنسانٌ ، فظَنَنتُ أنّهُ يَكرَهُ أن يَمشيَ مَعهُ أحَدٌ
قالَ : فجَعَلتُ أمشي في ظِلِّ القَمَرِ ، فالتَفَتَ فَرآني فقالَ : مَن هذا ؟ قلتُ : أبو ذرٍّ، جَعَلَني اللّه ُ فِداكَ ، قالَ : يا أبا ذرٍّ ، تعالَ ، فمَشَيتُ مَعهُ ساعَةً ، فقالَ : إنّ المُكثِرينَ هُمُ الأقَلُّونَ يومَ القِيامَةِ ، إلاّ مَن أعطاهُ اللّه ُ خَيرا فنَفَحَ مِنهُ بيَمينِهِ و شِمالِهِ و بَينَ يدَيهِ و وراءهُ و عمِلَ فيه خَيرا
قالَ : فمَشَيتُ مَعهُ ساعَةً ، فقالَ لي : اجلِسْ هاهُنا ، و أجلَسَني في قاعٍ حَولَهُ حِجارَةٌ فقالَ لي : اجلِسْ حتّى أرجِعَ إليكَ. قالَ : فانطَلَقَ في الحَرَّةِ حتّى لم أرَهُ و تَوارى عنّي .التوحيد : 409/9 .

التوحيد ـ به نقل از ابوذر ـ : شبى از شب ها بيرون آمدم. ناگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه تنها مى رود و هيچ كس با او نيست . فكر كردم خوش ندارد كسى همراهش باشد
ابوذر مى گويد : من در نور ماه به راه افتادم. پيامبر برگشت و مرا ديد. فرمود : كيستى؟ عرض كردم : ابوذرم، فدايت شوم. فرمود : ابوذر! بيا. من لحظاتى با حضرت راه رفتم؛ پس، فرمود : ثروتمندان در روز قيامت تهي دستند، مگر كسى كه خداوند مالى به او دهد و او از راست و چپ و از پس و پيش آن را بخشش كند و با آن كار خيرى انجام دهد
ابوذر مى گويد : باز هم چند لحظه اى با آن حضرت رفتم. آنگاه به من فرمود : همين جا بنشين و مرا در گودى اى كه اطرافش سنگ بود نشانيد و فرمود: بنشين تا برگردم.ابوذر مى گويد : پيامبر در ريگزار به راه افتاد و رفت تا جايى كه ديگر او را نديدم و از نظرم ناپديد شد.
یا علی علیه السلام

___________

پاسخ قلم :

:) ممنونم

1395/12/13 @ 19:35

نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 

انشاالله موفق باشید
کار و زندگی یکم سخته تمام توانتان لازمه
در پناه حضرت زهرا

_____

پاسخ قلم :

ممنون توام همینطور عزیزم
بله سخته اما اگه مدیریت با خود آدم باشه به نظرم راحت تر میشه تا چی
خدا بخواد. . .

1395/12/13 @ 18:26


فرم در حال بارگذاری ...

 
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند تمام تراوشات ذهن آدمی را به نمایش بگذارد . . . من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم باشد که رستگار شوم :) ***************************************** آمدم برای نام و نان بنویسم . . . دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است که به نان و نام فروخته شود . ”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم" ***************************************** " کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !" **************************************** ((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد. در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید خواهد شد.)) *********************************** ارتباط با من: aznoon.ta.ghalam@gmail.com
دربِ دیگرِ وبلاگ
شمارنده