“هوالشافی”
از صبح عاشورا تا همین لحظه تپش قلب امانم را بریده است ! -دلیلش را هم نمیدانم-
دیگر دارد آزارم می دهد !
شب پیش در اینستاگرام قدم می زدم که عکسی نظرم را جلب کرد
پسری مشکی پوش با محاسنی بور روی تخت اورژانس دست روی
صورتش گذاشته بود و چشم بسته بود . . .
در دل گفتم بی نوا مریض شده است !
متن زیر عکس بدین شرح بود :
- از آقا خواستم مقداری از آن غمی که می کشند را من هم بچشم
کارم به بیمارستان کشید ! - منظور عاشورا و دل ولی عصر (عجل الله تعالی )-
یه نگاه به تصویر کردم و یک نگاه به متن !
خدا می داند هدف پسرک از انتشار آن تصویر در پیجش چه بود !
هر چه بود اصلا خوشایندم نبود ! خدایش قبول کند!
حالا من هم صدای قلبم را در پیجم منتشر کنم و بگویم از صبح عاشورا تا
به اکنون تپش قلب امانم را بریده و خودم را بچسبانم به قدیسه ها !- مزاح کردیم :)))-
پ.ن1:شوخی با این موارد اکیدا ممنوع اعتقادات ملعبه دست نیستند مذهبی جانم یاد بگیر!
حتی اگر گوشه نگاهی هم حس کردی گفتنش. . . !!! چه بگویم والله
پ.ن2: خوبه که آدم جوگیر نباشد ! :)
پ.ن3: قضاوت نکنیم !
باهات موافقم نباید زود قضاوت بکنیم هرکسی اختیار خودش رو داره و اعتقادات خاص خود و همه اينا براش محترم ولی من خودم دوس ندارم چیزی از اعتقادات مذهبی خودم بنویسم تو این مورد از مقایسه کردن بدم میاد
_____________
پاسخ قلم :
:)))) چقدر خوب که هم فکریم!
لبخند جانم کاش آدرس وبلاگت را پایین نظر میذاشتی !
مثل همان اسم نظرت که لبخنده با دیدن نظرت با این لبخند
ناخودآگاه لبخند میزنم!
ممنونم از حضور همیشه گرمت لبخند جانَک! :)))