“هوالمحبوب”
میگن از هرچی بدت بیاد سرت میاد ! منم دقیقا همین شرایط را دارم و داشتم
مشاور تحصیلم اقای جوانی بود ، بنده خدا موهایش فر بود به زور لخت کرده بود
من را گل دختر صدا میکرد :/ انقدری که من از او متنفر بودم هیچکس نبود !
مردک به تلفن خانه زنگ میزد و بدون معرفی خودش اسم کوچ مرا میگفت
و جالب اینجا بود اهل خانه هم نمیگفتن اقای جوان با ماریا چکار دارد !
از پدر گرفته تا به برادر ریلکس گوشی را بدستم میداند و من همیشه مجبور بودم
به خاطر راحتی فکر خودم بدون اینکه کسی ازم سوالی بپرسد به پدر یا برادر یا
هرکسی که گوشی را جواب میداد بگویم مشاور تحصیلی ام بود !
هروقت هم سرجلسات بودیم راحت اسم کوچک را با پسوند جان و عزیزم میگفت .
فکر کنم مشاورین تحصیلی هم جزو محارم باشند !!!!!
پ.ن : ذهن مرده هر روز یک جنازه را بیرون میشد ، امروز هم قرعه به نام مشاور
افتاد :/
از این شکلکا اینجا نداره که چشماش در اومده از حدقه؟
____
پاسخ قلم :
نداره ولی من متوجه منظورتون شدم :)