“هوالمحبوب”
امروز قرار بود دوست مهمانم باشه، شب قبل تدارک دیدم و یک برنامه را کنسل کردم تا
کنار هم خوش بگذرونیم. اما صبح بنا به دلایلی دوست نتونست بیاد. وقتی بهش گفتم
دوست نشد بیاد و تدارک دیده بودم براش. گفت خب از یه دوست دیگه ت بخواه که
بیاد. کلی فکر کردم که جوابی بدم! می فهمید این “کلی” چه مفهومی داره؟! تازه هوشیار
شدم که من هیچ دوستی ندارم و تنها همین یک دونه س…
باقی همه در حد یک معاشرن نه دوستی که به معنای خاصه.