“هوالمحبوب”
از پله ها با ذوق بالا رفتم و تا دیدمَ ش محکم بغلش کردم. چندبار ناخواسته، کاملا ناخواسته
گفتم: باورم نمیشه، باورم نمیشه…
راستش با اینکه سعی کرده بودم نبودنش را برای خودم عادی کنم اما باز هم با این حال خیلی
می شد که دلم هوایش را می کرد و تنها با چند چتِ مختصر باهم صحبت می کردیم این دلتنگی
و نبودنش را برایم تمام نمی کرد.
اما حالا که بعد از این همه مدت دوری کنار خودم دارم ش. دنیایی خوشحالم. تا حدی که هر
کس از نزدیکان من را می بیند می گوید: چشمت روشن دوستت برگشته!
حتی اگر چند روز یکبارهم بتوانم ببینمش، مهم این است که زیر آسمانِ یک شهر نفس
می کشیم… و هر لحظه که بخواهم می توانم کنارش باشم.
+ دوستِ خوب نعمت است. از این نعمت ها خدا روزیتان کند :)
دوست خوب خیلی خوبه … خوش به حالتون