“هوالمحبوب”
می گفت تضمین نوشتن داشتنِ حالِ بده! که تو داریش. دیگه چه نیازی به پیر طریق هست؟!
می گفت حالا که کامت تلخه بنویس. وقت ش همین حالاست…
می گفت خیلی می گفت! خیلی زیاد. اما کی حرف کسی که خودش اهل عمل نیستُ گوش میده؟!
کدوم عاقلی تلخی وجودشُ میریزه تو کلمات تا کام بقیه رو از خوندنش زهر کنه؟!
+ آخ اگه می شد نوشت. می شد بدون سانسور نوشت. می شد داد زد. فریاد زد. می شد…
++ چشمام داغه اما بیخود کرده اشک بریزه! حوصله ی فین فین ندارم. :/