“هوالمحجوب”
میدونی!
عاشق وقت هایی َم که سرتُ میندازی پایین و با تفکر باهام حرف می زنی.
حتی عاشق وقت هایی که سعی دارم در جواب حرف هات جوری حرف بزنم،
کلام و لحنم طوری باشه که هیچ کدوم از چهارچوب هات به هم نریزه. آره!
من عاشق اون سردرگمی هستم که برای حرف زدن باهات در مورد تصمیم های
مهم دچارش میشم. حتی اون نگاه هایی که وسط حرف زدنم سرتُ میاری بالا
و تحویلم میدی هزار و هزار باربر برام خواستنیه!
+ حالا دیگه وقتشه به فکر خودتون باشید. ما هم خدای خودمون داریم.