“هوالمحجوب”
یه دوره ای ، وقت اذان مغرب از جلوی یک مسجد رد میشدم ، میزان هم زمانی
بود که موذن اذانش را تمام میکرد .
همیشه یک جمله نامفهوم میگفت که نمیفهمیدمش . هربار به آن یه تیکه میرسیدم
قدم هایم را ارام میکردم و گوشهایم را تیز ، جمله این بود :
- ازجلو به صلاة
چند روز این پروژه را یدک کشیدم که ازجلو به صلاة یعنی چه !
کاشف به عمل آمدم که جمله : عجلوا بالصلاة است که اینطور میگوید !
بعضی افراد مسن مخصوصا هیءت امنا نمیدانم چه پدرکشتگی با پسرهای جوان دارند!
خب چه میشد یعنی واقعا یک جوان نبود تا اذان بگوید !
قطعا همه در مساجد محلشان از این اشخاص دارند ! کسانی که عاشق میکروفن
هستند و زمان دعا که میرسد تمام غلط و غولوط میخوانند !
دیدید بعضی ها دعا میخوانند به جانِ آدم مینشیند ؟! ولی بعضی پیرمردها نه!
کم بی تاثیر نیست این غلط خواندن ها.
بعد میگویند هیءت ها از کجا آمده !!! مسجد را تصاحب کردند . کمی به آقا پسرها
اجازه بدهند ، باور کنند که عمر نوح ندارند !
دیدم که میگویم نه یکی نه دو تا چندتا مسجد بودند که جوانهایش با مسن تر ها و
هیءت اُمنا بحثشان شده بود و دیگر هم به آن مسجد نرفتند !!!!
معنی صلاة رو سرچ کن انقد جالبه
_________
پاسخ قلم :
چشم حتما :))