“هوالمحبوب”
خواب حرم می دیدم، خواب مناجات، خواب نمازهاي دوست داشتنی جماعت، خواب مسیر
رسیدن به ضریح..
خواب التماس دعا داشتن از کسی که اولینبار بود می آمد زیارت.
خواب تو را دیدم خدا!
دستمو بگیر، محکم تر از قبل. راهی که دارم میرم، مسیری که افتادم توش پر از لغزشه.
هربار تو هر قدم میافتم، یک پله ميام پایین تر. یک پله سقوط می کنم. نذار به نقطه ای برسم
از چشمات بيافتم.
ببین کوره کورم. چشمام بسته شده.گوش هام گرفته شده. عقلم ذایل شده. رحم کن بهم خدا.
رحم کن.
قرار نبود اینطور بشه.. قرار نبود.
چه خواب خوبی