ارسال شده در 3 آبان 1397 توسط . . . ماریا . . . در عجیبتر از عجیب
“هوالمحبوب” اشخاص داستان: فرزانه-فردین (نسبت: خواهر و برادر) سام (پسردایی فرزانه و فردین، به روایتی معشوقه فرزانه یا اصلا فرزانه معشوقه او!) شیما ( معشوقه فردین- همکار فردین و سام) خلاصه ی داستان: فردین و شیما چندین سال متمادی… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com