“هوالمحبوب” قشنگ جلوی چشمانم شکمم جر خورد! تا حدی که می توانستم از وسط بازش کنم! البته لب مرز بود شادی بزرگم در آن لحظه این بود که خداروشکر تا آخر بریده نشده وگرنه هرچه آن تو بود میریخت بیرون!!! فقط نمی دانم چرا خونریزی نداشت! فقط سوزش… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com