ارسال شده در 13 خرداد 1398 توسط . . . ماریا . . . در دلتنگ نامه, روزمرگی
“هوالمحبوب” داشتم به دکتر شرح حالم را می گفتم، رسیدم به “بی رمقی"! چند ثانیه ناخودآگاه مکث کردم چقدر دلگیرم از این کلمه، از این کلمه ای که یک درد طولانی را برایم درست کرد. کلمه ای که تا از ثمره ی شنیدن ش خارج شوم. اینهمه روزهایم را… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com