ارسال شده در 15 اردیبهشت 1397 توسط . . . ماریا . . . در دوستانه
“هوالمحجوب” زنگ زدم به پریِ قصه هایم.همان خنده ها، همان نیش ها، همان حرف های دوستداشتنی بود… خیلی خوشحال شد. هر از چندگاهی یادی از رفیق های قدیمی تون کنید. همونا که همه ی اخلاقیاتشون دستتون هست. هم اونها شاد می شن، هم خودتون. خلاصه… بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com