“هوالمحجوب” اونموقع ها تابستون به تابستون راهمون به اونجا میفتاد. یادمه یکبار که وارد شدیم از اون روزهای خلوت آموزشکده بود. دقیق یادم نیست چه مناسبتی بود که اینطور کلاس ها خالی از دانش آموز بود. ولی انقدری خلوت بود که فقط من بودم و لورا… بیشتر »
کلید واژه: "سمیه"
“هوالمحجوب” دیروز بی دلیل افتادم به جون اینستا و تمام دوستای ابتدایی و راهنمایی مو پیدا کردم. البته بهتره بگم هم کلاسی های ابتدایی و راهنمایی! راستش گذر زمان چهره هاشونو تا حدودی تغییر داده بود. سبک زندگی ها به اقتضای میزانِ درسخون… بیشتر »