“هوالمحجوب” به تاریخ رفته نگاه می کنم، به عدد 94 به 92،91، و… آنقدر غریبه و نا آشنایند برایم گویی انگار نه انگار روزگاری من در این سال ها می زیسته َم! بیشتر »
کلید واژه: "گذشته"
“هوالمحبوب” غذا که تمام شد، مادر به سبک قدیم بهمون گفتن: میرید طبقه بالا اتاق صحبت کنید؟! من مات و مبهوت: نه! اون زمان تمام شد… سکوت شد و سکوت شد و سکوت! پ.ن: یک قسمتی هست، شیرینیش به همون لحظه اس! دقیقا همون لحظه! ازم نخواه… بیشتر »