“هوالمحبوب” قرار گرفتن در جمعی که دوستی و دشمنی َش معلوم نیست سخت ترین کار دنیاست! چون در عین اینکه باید مراقب اون رابطه باشی حواستم باید به گفتار و حرکاتت باشه تا مبادا دم به تله بدی… + عجیبه واقعا! چی میشه که آدم ها حق را قی… بیشتر »
کلید واژه: "گیسو"
“هوالمحبوب” نشسته بود روی تخت و زانوهاشو بغل گرفته بود.با جمله ی ” تو که نمی دونی” همه چیز شروع شد. از اولِ اولش، اون می گفت من می شنیدم. اعتراف می کنم که توی آن لحظه اگر می خواستم بهش راهنمایی بدم. فقط می گفتم نمون! تمام… بیشتر »