ارسال شده در 13 بهمن 1396 توسط . . . ماریا . . . در روزمرگی
“هوالمحبوب”
چطور میشه آدم انقدر زود تو چشم کسی غریبه بشه؟!
دارم تمام تلاشم را می کنم که غریبه بشی، درست مثل خودم…
ولی نمیشه!
کاش بلد بودم نباشم. کاش می تونستم پشتِ سر را نگاه نکنم!
هزارتا کاشِ دیگه…
فرم در حال بارگذاری ...
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com